سوخت جت وب سایتی برای موفقیت و ایجاد انگیزه در زندگی و کسب و کار

ارائه کلیه مقالات و مطالب مرتبط با موفقیت

سوخت جت وب سایتی برای موفقیت و ایجاد انگیزه در زندگی و کسب و کار

ارائه کلیه مقالات و مطالب مرتبط با موفقیت

  • ۰
  • ۰

کوین مارک ترودو کیست؟

 

کوین ترودو با نام کامل Kevin Mark Trudeau، مولتی میلیاردر آمریکایی کوین مارک ترودو کارآفرین سرشناس و نابغه در زمینه موفقیت است که شخصیت مهم و تاثیرگذار تلویزیون و ورزش نیز می باشد، او صاحب بیش از ۶۰ شرکت بزرگ ثبت شده، چندین رسانه تلویزیونی در کشور انگلستان است.

این مرد تاثیرگذار ۵۹ ساله اهل ماساچوست، لین ایالات متحده آمریکا یکی از افرادی ست که ثابت کرد تحصیل و مدرک دانشگاهی نه تنها از الزامات موفقیت و کسب ثروت نیست، بلکه از موانع و سبب تاخیر در طی کردن موفقیت نهایی است.

اما پیش از اینکه بیشتر وارد جزئیات ترک تحصیل و مسیر اصلی رشد و مولتی میلیاردر شدن ترودو شویم، بیایید دقیق‌تر با او و شرایط زندگی‌اش آشنا شویم.

کوین مارک ترودو Kevin Mark Trudeau معروف به  کوین ترودو Kevin Trudeau متولد روز ۶ فوریه سال ۱۹۶۳ یا به تقویم شمسی، بهمن ماه سال ۱۳۴۱ است.

 

 

رابرت کیوساکی

 

حالا که اینجا آمده‌اید به احتمال زیاد رابرت کیوساکی را می‌شناسید. می‌توان او را پدر هوش مالی در دنیا نامید. مردی که اولین بار دنیا را با کتاب پدر پولدار پدر بی‌پول با ایده‌های جدیدی آشنا کرد که زندگی‌ میلیون‌ها نفر را تغییر داده است. دوره‌های هوش مالی رابرت کیوساکی یکی از جذاب‌ترین و کاربردی‌ترین دوره‌های آموزش ثروت و هوش مالی در دنیا هستند که در نوع کم‌نظیرند.

در این مقاله میخواهیم به صورت کامل و نکته به نکته با هوش مالی رابرت کیوساکی آشنا شوید. این مقاله هر ماه آپدیت شده و محتوای جدیدی به آن اضافه می‌شود در نتیجه می‌توانید ذخیره کنید و هر چند وقت یک ‌بار برای درس‌های بیشتر از زبان رابرت کیوساکی اینجا استفاده کنید

در ادامه این بخش می‌خواهیم با یک سری از مهم‌ترین و اساسی‌ترین آموزه‌های رابرت کیوساکی ، پدر هوش مالی آشنا شویم. این آموزه‌ها در عین سادگی، پرمغز و دلنشین است و می‌تواند مسیر زندگی شخصی و مالی ما را به صورت کامل متحول کند.

هر آن چیزی با در مورد هوش مالی رابرت کیوساکی بدانید

 

آرامش درون

 

در دنیای امروز، مسئله آرامش درون بیش از هر زمان دیگری اهمیت پیدا کرده است. زندگی شهری با تمام پیچیدگی‌هایی که دارد، فضای رسانه‌های اجتماعی که هر روز ما را با اطلاعات و داده‌ها بمباران می‌کنند، پیشرفت تکنولوژی و مشکلات اقتصادی مثل تورم عجیب و غریب باعث شده است که زندگی بشر با مشکلات متنوعی روبرو شود و از این رو پدیده آرامش در زمینه‌های مختلف فردی، اجتماعی، اقتصادی و غیره از دنیای زیبای ما پر کشیده است.

کمبود آرامش درون در بسیاری از انسان‌ها باعث شده است که مفاهیمی مثل مراقبه یا مدیتیشن بیش از هر زمان دیگری مطرح شود. در این مقاله تصمیم داریم با مفهوم آرامش درون از نگاه دیپاک چوپرا آشنا شویم، مزایای آن را مورد بررسی قرار دهیم و در نهایت تکنیک‌های مختلفی را برای رسیدن به آرامش یاد بگیریم. در صورتی که شما هم به این  مفهوم بی‌نظیر و ارزشمند علاقمند هستید، پیشنهاد می‌شود که تا پایان این مقاله با ما همراه شوید.

 

ارل نایتینگل

 

یکی از نکات جالب درباره ادبیات و دانش موفقیت، این است:

اساساً کسانی وارد تولید این ادبیات شده‌اند که در طول زندگی‌شان، در شرایط سختی قرار داشته‌اند و همین شرایط سخت، آن‌ها را به این سئوال رسانده که ما چرا چنین شرایطی داریم و دیگران چرا ثروت بیشتری دارند و چطور باید از فقر به ثروت و رفاه و سعادت رسید!

ارل نایتینگل نیز یکی از بزرگان ادبیات موفقیت است که دقیقاً همین مسیر را طی کرده و موفق شده است بخشی از رازهای بزرگ حوزه موفقیت را کشف کند. او کسی بود که به قول استیو کینگ، دوست و همکارش در رادیو، «حتی نمی‌گذاشت یک روز هم طی بشود بدون این‌که چیز جدیدی یاد گرفته باشد و آن را به دیگران یاد نداده باشد

ارل نایتینگل، در دهه بیست میلادی، در لس‌آنجلس به دنیا آمد. سال دقیقش را بخواهید می‌شود 1921یک نوجوان 12 ساله بود که پدرش، او و دو برادر و مادرش را ترک کردحالا یک مادر مانده بود و سه پسری که باید در روزگاری که آمریکا دچار رکود شدیدی شده بود، خودشان را جمع و جور می‌کردند. خیلی‌ها بیکار شده بودند و وضعیت چندان مناسب نبود. مادر ارل ناچار شد در یک کارخانه خیاطی کار کند تا بتواند به خانواده‌اش کمک کند.

 

جول اوستین

 

در این محتوا قصد داریم داستان زندگی جول اوستین (Joel Osteen) را برای شما شرح دهیم؛ فردی که پیام‌های مثبتش تا ابد وجود خواهد داشت و حال خوب را به ارمغان می‌آورد!

جول اوستین را در دنیا با لقب سخنور خوش‌رو یا واعظ خندان می‌شناسند؛ او عمداً از به‌کاربردن کلماتی مانند «جهنم» یا «گناه» اجتناب می‌کند. او زمان‌هایی که قصد صحبت از «شیطان» را دارد، هرگز آن را «شیطان» خطاب نمی‌کند و در عوض استفاده از کلمه‌ای مانند «دشمن» را ترجیح می‌دهد.

دشمن می‌تواند به معنای هر چالشی باشد، از بحران شدید ایمان تا شک و تردید، بی‌نظمی، تنبلی و هرآنچه فکر کنید

تاثیر مثبت افکار و نوع خداشناسی آن‌ها توانست به قلب تک تک مخاطبانشان نفوذ کند و راه زندگی‌شان را دگرگون سازد. شاید برایتان جذاب باشد که من نیز یکی از همین مخاطبان هستم. بیاید داستان خودم را هم برایتان تعریف کنم:

در دورانی که سختی و فشار زندگی بر من غلبه کرده بود و کم کم داشتم تمام امیدم را برای مبارزه از دست می‌دادم، دوستی شروع به ارسال جملات و سخنرانی‌های جول اوستین به من کرد.

دارن هاردی

 

دارن هاردی امروزه باید 51 سال داشته باشد؛ چرا که متولد 1971 سن‌دیگو در کالیفرنیاست. او ناشر و بنیانگذار مجله معروف موفقیت بوده و البته چند شبکه تلویزیونی هم داشته است. جالب این‌که در 18 سالگی هم اولین کسب و کارش را شروع کرده است.

جالب است که دارن الگوی خودش را در موفقیت، پدرش می‌داند. پدر او هر صبح سر ساعت مشخصی، در پارکینگ خانه‌شان با وزنه‌ها تمرین می‌کرد. اتاق بچه‌ها و دارن نیز چسبیده به این پارکینگ بود. در واقع هر روز صبح با صدای برخورد وزنه‌ها به زمین از خواب می‌پریدند. به قول دارن، پدرش حتی یک روز را هم از دست نداد.

 

جملات انگیزشی چه کمکی در پیشرفت زندگی ما دارد؟ جملات انگیزشی می تواند به شما کمک کند هر روز به خودتان انرژی بیشتری بدهید. مطمئنا، آنها فقط کلمات هستند. اما آنها کلمات مثبتی هستند که اگر در آستانه تسلیم شدن باشید یا در تلاش برای پیشرفت ، گاهی اوقات این کلمات انگیزشی همان سوخت جت است که نیاز دارید تا به اهداف خود برسید.

بنابراین، خواه در تلاش برای به پایان رساندن یک پروژه، شروع یک چالش جدید، یا رسیدن به یک هدف بزرگ زندگی باشید، دانستن اینکه چگونه به خودتان انگیزه دهید و مغزتان را برای موفقیت آموزش دهید، می تواند کمک کننده باشد.

این 137 جملات انگیزشی از سخنان بزرگان و افراد موفق جمع آوری شده است، قطعا این جملات انگیزشی کمک زیادی به شما خواهد کرد اگر آن را همیشه تکرار بکنید و به آنها ایمان داشته باشیدافراد موفق در دنیا همواره درمورد تاثیر فوق العاده زیاد این کلمات صحبت می کنند، فقط کافیست شما هر روز 10 دقیقه زمان بگذارید و این جملات را با خودتان تکرار بکنید تا اثر آن را در زندگی خود ببنید.

 

 

منبع: سوخت جت

  • saina keyvani
  • ۰
  • ۰

حالا که اینجا هستید، می دانم که روزهای زیادی را از جایی شروع کرده اید که می خواستید به اهداف خود برسید، می خواستید رویاهای بزرگ خود را دنبال کنید، اما هیچ کاری نمی توانستید انجام دهید. چند روز گذشته است و شما نتوانسته اید به عادت های جدیدی که برای خود برنامه ریزی کرده اید متعهد شوید. امروز می خواهیم دو روش برای افزایش انگیزه به شما معرفی کنیم تا بتوانید هر مسیر سختی را به راحتی پشت سر بگذارید.

سادگی این روش ها را دست کم نگیرید، مدتی از این دو روش استفاده کنید و نتیجه را ببینید. اگرچه هیچ روش، تکنیک یا قانونی وجود ندارد که همیشه به شما انگیزه دهد و همیشه شما را در مسیر درست نگه دارد، اما می توانید با کمک این دو روش از مسیرهای سختی که در انتظار شماست عبور کنید. » روش اول افزایش انگیزه: تکنیک دو دقیقه ای! فرض کنید می خواهید پایان نامه فارغ التحصیلی خود را بنویسید یا می خواهید شروع به ورزش کنید یا می خواهید کارهایی را که باید در طول روز انجام دهید، برای هر یک از این کارها احتمالاً تا این لحظه از زندگی خود متوجه شده اید که سخت ترین کار بخش مبانی است. اگر می توانید شروع کنید، به این معنی است که قسمت سخت جاده را پشت سر گذاشته اید.

 

مطالب مرتبط: دارن هاردی

 

چرا این تکنیک کار می کند؟

اگر درس های فیزیک مدرسه خود را به خوبی به خاطر دارید، یکی از قوانین حرکت نیوتن این بود که جسمی که در حال حرکت یا در حال سکون است به طور طبیعی به حرکت خود ادامه می دهد یا می ایستد مگر اینکه نیروی خارجی به آن وارد شود. صبر کنید، تمام روح، ذهن و بدن شما می خواهند در این حالت بمانند و نمی خواهند شما تغییر کنید

 

به محض شروع و جرقه اولیه حرکتت را در این دو دقیقه زدی

سپس ادامه کار بسیار آسان تر خواهد بود.

 

 نمونه هایی از استفاده از تکنیک دو دقیقه ای

 

فرض کنید می خواهید یک سنگ بزرگ و گرد را جابجا کنید. در ابتدا حرکت سنگ نیاز به فشار زیادی دارد، برای اینکه سنگ حرکت کند باید فشار زیادی بکشید، اما پس از حرکت و شروع به حرکت، ادامه هل دادن آن برای شما بسیار راحت تر خواهد بود.

 

بنابراین دفعه بعد که برای انجام کاری که باید انجام دهید مشکل دارید، قانون دو دقیقه را به خاطر بسپارید و شروع کنید. اصلا به ادامه فکر هم نکن حتی اگر بعد از این دو دقیقه دیگر نخواهید به کار ادامه دهید، مشکلی نیست. حداقل برای شروع این دو دقیقه به خودتان افتخار کنید. این کار باعث افزایش عزت نفس شما می شود، زیرا با این روش ساده، احتمال انجام کارتان بسیار افزایش می یابد.

 

مطالب مرتبط: موفقیت مالی  ارل نایتینگل

 

مثال دوم: مطالعه

 

فرض کنید می خواهید مطالعه کنید و به خودتان قول داده اید که هر روز چهار ساعت مطالعه کنید. یک هفته به قولت می مانی و یک روز حوصله درس خواندن را هم نداری و چیزی نمی خوانی. احتمالاً در پایان روز احساس بیماری خواهید کرد. چون به قولی که به خودت دادی عمل نکردی، اما اینجاست که تفاوت بین مردم پیدا می شود.

 

لازم نیست از ابتدا به پایان کار فکر کنید.

لازم نیست به این فکر کنید که چند ساعت کار در انتظار شماست.

لازم نیست به این فکر کنید که چقدر خسته خواهید شد.

فقط به خود قول دهید که تا دو دقیقه دیگر کار را شروع خواهید کرد!

 

به اندازه کافی عجیب، متوجه خواهید شد که پس از این دو دقیقه ادامه کار بسیار آسان تر خواهد بود. اکنون که همه چیز را آماده کرده اید، کاری را که باید انجام دهید شروع کرده اید، در بیشتر موارد برای خود متاسف خواهید شد!

 

به یاد داشته باشید که هیچ تضمینی وجود ندارد که همیشه بتوانید هر کاری را که می خواهید به راحتی انجام دهید.

 

قدرت اراده ما محدود است و هر زمان که بخواهیم نمی توانیم خودمان را مجبور کنیم. تنها تلاش ما این است که احتمال انجام کاری را که انجام می‌دهیم افزایش دهیم، نه اینکه عادتی را که ایجاد کرده‌ایم کاملاً ترک کنیم.

 

مطالب مرتبط: کوین ترودو

 

روش دوم افزایش انگیزه: قانون دو روزه را انجام ندهید!

 

قانون قبلی که در مورد آن صحبت کردم، شروع کار بود. اگر یادتان باشد گفتم شروع کار سخت ترین قسمت کار است. اما آیا راهی وجود دارد که ادامه دادن را برای ما آسان‌تر کند و به احتمال زیاد عادت‌هایمان را در درازمدت حفظ کنیم؟ آره!

 

قانون «دو روز این کار را نکنید» می گوید:

اشکالی ندارد که عادت خود را برای یک روز (یا یک بار) ترک کنید.

فقط ترک عادت را دو روز متوالی تکرار نکنید!

 

چرا این تکنیک کار می کند؟

 

وقتی شروع به حرکت در مسیری می کنید و تا کنار مسیر ادامه می دهید، نیروی حرکتی در درون شما وارد می شود و ادامه کار را آسان تر می کند. اما وقتی به هر دلیلی عادت خود را برای چند روز یا بیشتر کنار بگذارید، به انگیزه بیشتری برای ادامه دادن نیاز دارید. وقتی چرخه کارهایی که باید انجام دهید یا نباید انجام دهید را شکستید، سریع حرکت نکنید و روز بعد ادامه دهید.

 

مطالب مرتبط: دیپاک چوپرا  آرامش درون

 

دلایل اصلی تسلیم شدن چیست و برای تسلیم نشدن چه باید کرد؟

 

افرادی که در مورد عادات خود جدی هستند اجازه نمی دهند یک یا چند شکست در ایجاد یا شکستن عادات آنها را از ادامه دادن منصرف کند. مهم نیست که یک روز از عادت خود را از دست بدهید، فقط یادتان باشد که به خودتان اجازه ندهید آن را دو روز متوالی تکرار کنید.

 

هنگامی که عادت خود را ترک کردید و می خواهید آن را ترک کنید، به یاد داشته باشید که:

ماه بعد یا سال بعد، اصلاً مهم نیست که روزهای خاصی را آنطور که باید طی نکرده باشید، مهم این است که در نهایت آنچه را که می خواستید انجام داده اید.

 

مثال برای این روش:

 

فرض کنید تصمیم گرفتید بستنی نخورید. آزمایش شما نشان داد که قند خون شما به شدت بالا است و حالا خودتان می دانید که باید از خوردن بستنی های خوشمزه ای که هر شب می نوشید دست بردارید. شما قول می دهید و چند روز به آن عمل می کنید.

 

تا زمانی که با هوس غیرقابل کنترل بستنی با دوستت بیرون بروی. شما نمی توانید متوقف شوید و یک بستنی غول پیکر بخورید. احتمالاً بعد از آن احساس بدی نسبت به خودتان دارید. احتمالاً احساس می کنید این چند روز تلاش خود را هدر داده اید. احساس می کنید دیگر نمی توانید به قول هایی که به خودتان می دهید اعتماد کنید. اما صبر کنید، همیشه یک چیز را به خاطر بسپارید:

 

مطالب مرتبط: جول اوستین | حال خوب

 

هیچکس بی عیب نیست

آنها نمی توانند به هیچ عادتی پایبند باشند.

 

فقط باید چرخه عادت خود را ثابت نگه دارید. هیچ یک از ما روباتی نیستیم که هر روز کاری را که می‌خواهیم انجام دهیم و از کارهایی که نمی‌خواهیم اجتناب کنیم. کاملا طبیعی است که ما نمی توانیم به طور کامل به عادات خود پایبند باشیم.

 

 

 

نکته مهمی که باید با این روش ها به خاطر بسپارید:

 

سخت گرفتن به خود نتیجه می دهد!

 

بسیاری از ما بر این باوریم که با سرزنش و احساس بدی نسبت به خود به خاطر ترک عادت هایمان، افراد مصمم تر و جدی تری تبدیل می شویم و بیشتر مراقب زندگی خود خواهیم بود. اما صادقانه بگویم، تحقیقات چیز دیگری می گوید.

 

اگر نسبت به خود احساس بدی دارید، احساس بی لیاقتی و تنبلی می کنید، احساس می کنید نمی توانید چیزی را نگه دارید. شما ارزش خود را به دست خود می گیرید. حالا، بعد از این همه جنگیدن، وجودی دارید که در آن احساس می‌کنید بازنده هستید، و اتفاقی که می‌افتد این است که می‌خواهید بازنده باشید.

 

اینجا یه زنگ از ضمیر ناخودآگاهت بهت میگه خب تو که هیچ غلطی نمیتونی بکنی تو که نمیتونی به هیچ عادتی پایبند نباشی برو شاد باش بابا هر کاری میخوای بکن لیاقت این حرفا رو نداری برو یه لیوان بستنی بخور برو و درس را رها کن، این همه مطالعه را از کجا آوردی؟ ورزش من کجا بود پدر، این حرف ها مالش نیست.

 

مطالب مرتبط: رابرت کیوساکی | هوش مالی

 

اما وقتی احساس خوبی نسبت به خود داشته باشید، هیچ مشکلی با طبیعت خود نخواهید داشت. شما خود را فردی شایسته و ارزشمند می بینید و به خود اجازه نمی دهید فکر کنید که بازنده هستید. شما نمی توانید هیچ کار بدی در زندگی خود انجام دهید. شما مسئولیت زندگی خود را بر عهده خواهید گرفت و مسیر درست را دنبال خواهید کرد.

 

علاوه بر اینکه احساس خوبی نسبت به خود دارید، به یاد داشته باشید که:

 

از هر کاری که انجام می دهید راضی نخواهید بود.

نارضایتی اغلب شما را به جلو می راند

احساس خوب نسبت به خودتان به معنای پذیرش کامل اعمالتان نیست

اگر کار بدی انجام داده اید و از آن پشیمان هستید، این حس پشیمانی ابزار خوبی برای اصلاح اعمال شماست.

احساس خوب به این معنا نیست که به خود اجازه تنبلی بدهید

شما باید مسئولیت زندگی خود را بپذیرید و در کار خود جدی باشید

در نهایت، به یاد داشته باشید که انگیزه همیشه یک چیز نیست. می توانید از این روش ها برای غلبه بر بی انگیزگی استفاده کنید. اما شما نباید منتظر ایده برای انجام کاری باشید، اغلب فقط باید آن را شروع کنید و انگیزه خود را پیدا می کند.

 

ما دوست داریم نظرات شما را در مورد افزایش انگیزه بشنویم. اگر از این روش ها یا روش های مشابه استفاده کرده اید، آنها را با ما و سایر دوستان در زیر به اشتراک بگذارید.

 

منبع مقاله: سوخت جت

  • saina keyvani
  • ۰
  • ۰

شکست در زندگی ، در هر زمان و در هر مکانی سخت و طاقت فرسا است. حتی کلمه اش هم بسیار ترسناک است‌ به دلیل همین ترس بی‌خیال خیلی چیزها می‌شویم. آرزوهایمان را دفن می‌کنیم و آینده‌مان را به هیچ می‌فروشیم. مطمئن همه ما میدانیم چقدر لحظات دردناکی است. اما اگر طرز نگاهمان را عوض کنیم شاید بتوانیم از شکست فرصتی بسازیم که باعث موفقیت ما شود.

در این مقاله قصد داریم زاویه‌های دیگری از شکست را بررسی کنیم. راه حل‌هایی را ارائه و امتحان کنیم تا از شکست به سمت موفقیت میان بر بزنیم. با استفاده از آرامش و خونسردی در زمان شکست، فرصت‌های موجود در آن را شناسایی کنیم تا بیشترین بهره را از شکستمان ببریم.

 

مطالب مرتبط: حال خوب

 

سه نوع از انواع شکست در زندگی

 

از بین انواع و اقسام شکست‌ها سه مورد از معروف‌ترین آن‌ها را با هم مرور می‌کنیم. با شناختن این بخش‌ها می‌توانید در مواقع ضروری آرامش خود را حفظ کرده و به انجام کارهای لازم بپردازید. شکست خوردن پایان راه نیست، یک تلنگر است که چیزی باید تغییر کنید، یا چیزی اشتباه است. اکنون این بخش‌ها را با یکدیگر مرور می‌کنیم.

 

۱ – آزمون و خطا

 

شامل همه کارهایی می‌شود که برای اولین بار انجام می‌دهیم و برای اولین بار هم شکست می‌خوریم. راه‌های که کسی قبلا از آن‌ها عبور نکرده‌ است، جاده‌هایی که هنوز آسفالت کشی نشده‌اند. با رعایت کردن تنها یک قانون می‌توانید از این مرحله سر بلند بیرون بیاید و آن پشتکار است. آن قدر امتحان ‌کنیم و آن قدر شکست ‌بخوریم تا بالاخره مسیر درست، مانند گلی که در بیابان می روید، مقابل ما پدیدار شود.

 

مطالب مرتبط: تکنیک های آرامش درون

 

۲ – شکست اشتباه

 

در دورانی که ما زندگی می‌کنیم تقریبا همه چیز کشف شده است. می‌توان همه چیز را در نوشته‌ها پیدا کرد. کتاب‌ها راهنماهایی بزرگی هستند که با مبالغ کم می‌توان آن‌ها را تهیه و استفاده کردنسخه الکترونیکی همه کتاب‌ها نیز موجود است. مصاحبه‌ها و مقاله‌هایی از افراد موفق که راهی که ما می‌خواهیم برویم را رفته‌اند نیز در سایت‌ها با زیرنویس و یا دوبله موجود است، سایت‌هایی مثل سوخت جت که می‌توان نهایت استفاده را از آن‌ها برد. و امثال این راه‌ها و روش‌ها….

راهی که ما می‌خواهیم برویم به احتمال 80 درصد قبلا فتح و آسفالت کشی شده است. شکست خوردن در این موارد به این علت شکست اشتباهی نام میگیرد، چون شکست خوردن ما اشتباه بوده است. بدون هیچ‌گونه مطالعه یا تحقیقی با سر پریده‌ایم وسط ماجرا و در آخر که شکست می‌خوریم همه مقصرند به جز ما. در مورد این شکست هیچ راه فراری وجود ندارد. مقصر صد در صد ما هستیم.

 

۳ – شکست پیشرو

 

همه شکست‌ها بد و دردناک نیستند. گاهی فقط می‌خواهند به ما کمک کنند.

برعکس موفقیت که آموزگار خوبی نیست، شکست آموزگاری است که درس‌هایش را در زندگی با جدیت تمام به ما می‌دهد و تنبیه هم برایمان در نظر می‌گیرد.

هر شکست برای ما یک درس جدید و یک تجربه با ارزش است. در برخی مواقع شکست خوردن به نفع ما تمام می‌شود. باعث می‌شود که بخواهیم مسیرهای جدید را امتحان کنیم. راه‌های مقابله با مشکلات را پیدا کنیم.

 

مطالب مرتبط: قوانین ثروت

 

انعطاف پذیری در مقابل شکست در زندگی

 

انعطاف پذیری در مورد شکست‌ها باعث می‌شود دوره‌ی ناراحتی بعد از شکست ما به سرعت طی شود و چندین سال را فقط به خاطر یک شکست هدر ندهیم. بعد از یک شکست درست و حسابی، کاری که داریم انجام می‌دهیم را برای یک روز کنار بگذاریم. فکرمان را آزاد کنیم، غذای مورد علاقه‌مان را بخوریم، کمی ریلکس کنیم، ورزش کنیم و خلاصه هر کاری که حواسمان را پرت می‌کند انجام دهیم.

به یاد داشته باشیم فردا روز دیگری است که خداوند بزرگ شانس دوباره زندگی کردن و حتی دوباره شکست خوردن را به ما داده است. درس گرفتن از شکست‌ها تنها کاری است که باید انجام دهیم.

» فرصتی که در این اتفاق وجود دارد کدام است؟

 

این جمله‌، بسیار ساده اما با ارزش است. در تمام اتفاق‌های که در زندگی‌مان رخ می‌دهد یک فرصت وجود دارد، شانسی برای استفاده از شکست، تنها کاری که لازم است انجام دهیم این است: این جمله را روی برگه ای بنویسم و در جایی که بیشترین دید را به آن داریم قرار دهیم.

 

آنگاه خواهیم دید که در میان تاریکی، زمانی که یاس و ناامیدی ما را فرا می‌گیرد، نوری از میان این کلمات می‌درخشد. به وسیله آن نور می‌توانیم فرصت پنهان شده را ببینیم و به عنوان پله ای برای بالا رفتن از آن استفاده کنیم.

 

» ترس اولین نفر بودن

 

شکست‌های کوچک و بزرگ در زندگی همه انسان‌های دنیا رخ داده است. در واقع شتری است که در خانه همه می‌خوابد برایش فرقی نمی‌کند که مخاطبش چه کسی است. پس در زمان شکست نباید فکر کنیم تنها کسی هستیم که این اتفاق برایش افتاده است. شکست‌ها متفاوت هستند، اما همه آن را تجربه کرده‌اند.

 

مطالب مرتبط: هوش مالی رابرت کیوساکی

 

» آموزش

 

در واقع می‌توان آموزش را به عنوان مادر موفقیت معرفی کرد.‌ همه چیز با آموزش شروع می‌شود با آموزش پیش می‌رود و بر اساس آموزشی که دیده‌ایم چه خوب و چه ضعیف می‌توان پایان را رقم زد.

آموزش پولسازی با تکنیک های خاص، تولید محصول یا حتی در مورد بالا بردن سطح اعتماد به نفسمان صدق می‌کند. این مورد را نباید سرسری بگذرانیم، همه به چیز به آموزش بستگی دارد. پیدا کردن کتاب‌ها و مقاله‌های مناسب، عکس‌ها و فیلم‌ها در مورد کاری که می‌خواهیم یاد بگیریم بسیار موثر است.

 

» پلن B

 

زمانی که تصمیم به انجام کاری می‌گیریم یا می‌خواهیم تغییراتی ایجاد کنیم باید به فکر نقشه دوم هم باشیم، در این صورت برای هر اتفاقی آماده هستیم و به این راحتی‌ها شکست نمی‌خوریم، پلنB  در واقع باعث ایجاد آرامش و اعتماد به نفس در ما می‌شود که اگر در نقشه‌ اول شکست خوردیم نقشه دوم به دادمان می‌رسد.

 

» هوشیار بودن در زمان ریسک

 

منظور از هوشیار بودن در زمان ریسک این است که با چشمان باز ریسکمان را انجام دهیم، مسئولیتش را به عهده بگیریم و در هر ثانیه مراقب باشیم که چه اتفاقی می‌افتد. البته این به معنی صبر کردن تا زمان مناسب نیست،

تنها با انجام دادن متوجه می‌شویم که آیا راهمان درست یا غلط است. این مورد به آموزش هم مربوط می‌شود، اگر آموزش درست و با اصول دیده و تمرین کرده باشیم نتیجه خوبی در ریسکمان می‌گیریم.

 

در نهایت

 

شکست تمام شدن و باختن نیست، شکست دروازه‌ای به راهی آسان‌تر و سریع‌تر است. از این کلمه برای خودمان غولی ساخته‌ایم که فقط خودمان می‌توانیم شکستش دهیم. اینکه چگونه شکستمان را تبدیل به موفقیت کنیم یا بعد از شکست بلند شویم و به دنبال راهی دیگر برای موفقیت باشیم به این بستگی دارد که در شکست اول درس‌هایمان را خوب گرفته باشیم، و از آن‌ها در ادامه راهمان به نحو احسنت استفاده کنیم. امیدوارم با مطالعه کردن این مقاله کمی از تیرگی و سیاهی شکست در ذهنتان کم شده باشد. (یاحق)

بزرگ‌ترین شکستی که در زندگی خورده‌اید چه بوده است؟

 

منبع مقاله: سوخت جت

  • saina keyvani
  • ۰
  • ۰

مواجهه با اتفاقات بد از طبیعت زندگی انسان ها است. ما نمی‌توانیم این حقیقت را انکار کنیم و انتظار داشته باشیم که فقط اتفاقات خوب برای ما پیش بیاید. به عنوان مثال، ما می‌دانیم مرگ یک چرخه طبیعی است و بدون شک غم از دست دادن اطرافیان را همه ما تجربه کردیم. یا اتفاقاتی مثل سیل، زلزله، فراگیر شدن برخی بیماری‌ها مثل کرونا و اتفاقات مشابه دیگر بدون هیچ خبر قبلی رخ می‌دهند. حتی ممکن است رابطه ما با بهترین دوست یا شریک عاطفی‌مان بهم بخورد.

اما مساله مهم این است که ما برای مواجه با این اتفاقات از چه روش‌هایی استفاده می‌کنیم؟

انکار می‌کنیم؟ سال‌ها غصه می‌خوریم؟ دچار اضطراب می‌شویم؟ یا روش بهتری را انتخاب می‌کنیم؟

من در ادامه دوست دارم درباره روش‌هایی صحبت کنم که

 

مطالب خواندنی: قانون جذب پول


۴ اصل انسان‌های قوی
برای مواجهه با اتفاقات بد زندگی

 

اصل اول مواجهه با اتفاقات بد:


پذیرش اولین قدم است

از روزی که سر و کله کرونا به طور ناگهانی در زندگی ما پیدا شد، بیش از یک‌ سال می‌گذرد. یادم می‌آید در روزهای اول که این ویروس آمده بود، برخی از مردم سعی در انکار این حقیقت داشتند حتی برای این‌که ثابت کنند حق با آن‌هاست و این بیماری وجود ندارد، دست به کارهای عجیب و غریب می‌زدند.

همچنین، من شخصی را می‌شناسم که بعد از یکسال از فوت مادرش، نمی‌خواهد با این حقیقت رو به رو شود و همیشه اصرار دارد که این خبر دروغ است و من می‌دانم مادرم زنده ست! به حدی او از پذیرش حقیقت زندگی‌اش سر باز زذه که هرروز حال روحی و جسمی‌اش در حال بدتر شدن است.

شما هم حتما مثال‌های مشابه را دیدید یا شنیدید. به هرحال انکار واقعیت کاری است که برخی افراد در شرایط سخت آن را انجام می‌دهند. اما این کار نه تنها دردی را دوا نمی‌کند بلکه باعث آشفتگی و پریشانی فرد می‌شود و گاهی ممکن است عواقب جبران ناپذیری در پی داشته باشد.

 باید با حقیقت رو به رو شویم.
اتفاقات تلخ و ناگهانی جزئی از زندگی
انسان‌ها از اول تاریخ بوده و هست.

وقتی موضوع خود را می‌پذیرید و سعی در انکار یا فرار از آن مساله ندارید، راحتتر می‌توانید با آن کنار بیایید.

 

مطالب خواندنی: ارامش درون

 

اصل دوم مواجهه با اتفاقات بد:


به خودمان فرصت کافی بدهیم

وقتی دستمان زخم می‌شود، اگر از صبح تا شب هم بشینیم و تند تند تکرار کنیم: من می‌دونم الان این زخم درست میشه. هیچی نیست. دیگه روی دستم نمیبینمش و

باز هم ردپای آن زخم را می‌توانیم روی دست خود ببینیم. زیرا برای اینکه کامل خوب شود نیاز به زمان داریم.

خب دقیقا وقتی با یک مشکلی رو به رو می‌شویم که کنترل آن در دست ما نیست، بعد از اینکه حقیقت را پذیرفتیم، باید به خود فرصت کافی بدهیم و عجله نکنیم.

 زخم‌های روحی هم نیاز به زمان دارند.
وقتی خودتان را تحت فشار قرار می‌دهید
که زودتر حال روحی‌تان خوب شود،
ممکن است اوضاع را بدتر کنید.

با حقیقت رو به رو شوید و حتی کمی به خودتان زمان بدهید تا دردتان التیام پیدا کند. اشکال ندارید گاهی برای اتفاقی گریه کنیم. اشکال ندارد یک یا چند روز در تخت خواب بمانیم تا دلمان آرام بگیرد و دوباره سر حال شویم. اما موضوعی که اشکال دارد این است که بیش از حد در این موضوع باقی بمانیم و زیاده روی کنیم.

 

 مطالب خواندنی: قوانین ثروت

 

اصل سوم مواجهه با اتفاقات بد:


کنترل ذهنتان را در دست بگیرید

باز هم می‌خواهم یک مثال کرونایی بزنم. بعد از اینکه بیماری کرونا در ایران رواج پیدا کرد، بعضی از اطرافیان من کنترل ذهن خودشان را از دست داده بودند و با ترس شدیدی زندگی می‌کردند. چند ماه گذاشت و من می‌دیدم نه تنها ترس آن‌ها کمتر نشده بلکه روز به روز هم شدیدتر می‌شد. حتی متاسفانه برخی از آن‌ها هم نه از شدت بیماری فقط  به خاطر ترس از بیماری فوت شدند.

این موضوع را فراموش نکنید که تا وقتی شما کنترل ذهن خود را به دست نگیرید، اوضاع روز به روز بدتر می‌شود.

با حقیقت رو به رو شوید، یک زمان کوتاه برای پذیرش کامل این مساله به خود بدهید و بعد کم کم کنترل ذهن‌تان را در دست بگیرید.

من برای کنترل ذهنم از این روش استفاده می‌کنم که سراغ انجام کارهای مختلف می‌رفتم تا سرم گرم شود. یا تغییر حالت می‌دهم. مثلا آبی به دست و صورتم می‌زنم. آهنگ شادی پلی می‌کنم و موارد شبیه این‌ها.

کنترل ذهن یک مبحث بسیار مفصل است که در مقالات مخصوص آن می‌توانیم این کار را به بهترین نحو یاد بگیریم.

 

مطالب خواندنی: خوش شانسی دارن هاردی

 

اصل چهارم مواجهه با اتفاقات بد:


 در همه حال زندگی جریان دارد

بیایید قبل از مرگ‌مان فرصت درست زندگی کردن را از خودمان نگیریم. هیچ اتفاق تلخی نمی‌تواند کشنده باشد مگر اینکه ما انتخاب کنیم که این اتفاق ما را از پا دربیاورد.

من همیشه اعتقاد دارم روح افرادی که کنار ما نیستند با غصه خوردن ما بیش‌تر عذاب می‌کشند. به خاطر عزیزانی که از دست دادیم باید شاد و درست زندگی کنیم، تا آن‌ها هم این انرژی ما را دریافت کنند و از خوشحال و موفقیت ما شاد شوند. تا به حال سابقه نداشته که غصه و گریه کسی باعث زنده شدن عزیزان آن شخص شودپس تا زنده‌ایم، زندگی کنیم.

یا اگر بیماری مثل کرونا وجود دارد ترس، انکار، وحشت و ناامیدی هیچ کمکی به دور کردن این بیماری از ما نمی‌کنند. فقط باعث سخت‌تر شدن شرایط می‌شوند. در هر شرایط مشابهی اگر ما کارهای لازم و درست را انجام داده و با اعتماد به نفس و امید به زندگی خود ادامه دهیم، می‌توانیم راحت‌تر از آن شرایط عبور کنیم.

بالاخره این روزها می‌گذرد


اما انتخاب با ماست که به سختی از این روزها بگذریم یا با آسانی.

 

نکته‌ای که قصد دارم در پایان مقاله به آن اشاره کنم این است که واکنش ما به اتفاقات، سرنوشت ساز است. در حقیقت ما در هر اتفاقی دو انتخاب داریم. می‌توانیم با ترس، ناراحتی، سرزنش، غصه خوردن و نبخشیدن زندگی را تلخ کنیم یا این‌که اوضاع را  بپذیریم و به خودمان کمک کنیم تا بتوانیم از روزهای سخت عبور کرده و به حال خوب برسیم.

 

منبع مقاله: سوخت جت

  • saina keyvani
  • ۰
  • ۰

در جریان تصمیم گیری ، یک رویکرد سنتی پنج مرحله‌ای وجود دارد که برای شما فوق‌العاده مفید است. البته این سخن بدان معنا نیست که شما باید کورکورانه در همه‌ی موقعیت‌ها از آن پیروی کنید. این روش، نتیجه‌ی طبیعی تفکر است و در نتیجه فاقد چهارچوب مدون رسمی‌ای است که شما مایلید آن را طی کنید.

امتیاز تصمیم آگاهانه این است که اگر اشتباهی پیش آید یا کاری بدون شناخت یا نیت انجام شود به سرعت می‌توان از آن آگاهی پیدا کرد.

این پنج مرحله را می‌توان مثل پنج نت موسیقی در نظر گرفت، این نت‌ها باید در توالی‌های خاصی نواخته شوند اما ذهن به طور پیوسته در حال حرکت است. نت‌ها را می‌توان در توالی‌های متفاوت و آکوردهای ذهنی ترکیب کرد. هر چند تفکر یک فرآیند صد در صد دقیق و شخصی نیست، اما باید نظمی داشته باشد.

 

مطالب مرتبط: قانون جذب


اگر نمیدانید چطور تصمیم گیری درست انجام دهید
این پنج کار ساده را انجام دهید

 

مرحله‌ی اول تصمیم گیری:


هدف را تعیین کنید

آیا خود می‌دانید که تلاش می‌کنید تا به چیزی برسید؟ باید در مورد چیزی که می‌خواهید به آن برسید تا حد ممکن آگاهی داشته باشید. در غیر این صورت، کل فرآیند تصمیم گیری در هاله‌ای از ابهام قرار خواهد گرفت.

یک ضرب المثل می‌گوید:

«اگر ندانی مقصدت کدام ساحل است، باد در هر جهت بوزد برایت فرقی نخواهد کرد».

اگر در هدف خود تردید دارید، سعی کنید آن را یادداشت نمایید. در صورت امکان یک یا دو روز به آن فکر نکنید. بعد دوباره به آن یادداشت نگاهی بیندازید. ممکن است ناگهان پی ببرید که چگونه هدف خود را مشخص‌تر و متمرکزتر می‌کنید.

 

مرحله‌ی دوم تصمیم گیری:


اطلاعات مرتبط را جمع‌آوری کنید

مهارت بعدی به جمع‌آوری و غربال اطلاعات مرتبط می‌پردازد. قسمتی از این مهارت خیلی زود به دست می‌آید، اما داده‌های دیگر ممکن است در دسترس نباشد. این یک اصل مهم است که در صورت نبود اطلاعات بسیار مهم تصمیم نگیریم، البته به شرطی که یک تأخیر برنامه‌ریزی شده‌ی مقبول داشته باشیم.

تمایز بین اطلاعات «موجود» و اطلاعات «مرتبط» را به یاد داشته باشید. یک اشتباه همیشگی این بوده است که افراد یک تصمیم بزرگ و عمده را در نظر می‌گیرند و بعد دنبال اطلاعاتی می‌گردند که به آن‌ها کمک کند تا تصمیم بگیرند.

با این حال، برخی از متفکران به اطلاعاتی که در دست دارند توجه نمی‌کنند و از خود نمی‌پرسند:«فلان داده‌ها یا اطلاعات مربوط به کار من می‌شوند یا خیر؟» آن‌ها دو نوع از اطلاعات را (اطلاعات موجود و اطلاعات لازم» را با هم اشتباه می‌گیرند.

اگر می‌توانستیم از اطلاعاتی که در دسترس داریم به جای اطلاعاتی که در حقیقت نیاز داریم برای تصمیم گیری استفاده کنیم زندگی بسیار راحت‌تر می‌شدکمیت اطلاعات افزوده شده است که یکی از منابع دسترسی به آن اینترنت است.

اما دامنه‌ی اطلاعات در اینترنت به قدری وسیع است که شما هرگز نمی‌تواند تمام اطلاعات را جمع‌آوری کنید. بنابراین باید سمت اطلاعات کاملاً مرتبط با موضوع مورد نظر خود بروید و از حواس‌پرتی اطلاعاتی (از اطلاعاتی به اطلاعاتی دیگر رفتن» جلوگیری کنید.

هفت سیستم مشهور برنامه‌ریزی دنیا را بشناسید و ببنیید کدام یک برای شما مناسب‌تر است:


برنامه ریزی زندگی هدفمند با هفت سیستم مشهور برنامه ریزی

 

مرحله‌ی سوم تصمیم گیری:


ارائه‌ی گزینه‌های عملی

 

بیشتر به «گزینه‌ها» توجه کنید نه «جایگزین‌ها». یک جایگزین یعنی انتخاب یکی از دو تا. تصمیم‌گیرانی که مهارت ندارند خیلی زود سراغ جایگزین‌های«یا این، یا آن» می‌روند. آن‌ها نیروی فکر و وقت کافی برای بررسی حداقل سه یا چهار احتمال صرف نمی‌کنند.

مطالب مرتبط: جملات انگیزشی

بیسمارک به ژنرال‌های خود می‌گفت:

 

«مطمئن باشید که اگر دشمن تنها دو گزینه پیش رو داشته باشد به گزینه‌ی شوم متوسل خواهد شد».

مدیر کل معروف شرکت جنرال موتور، جلساتی را که قرار بود در آن‌ها فقط دو راه حل به بحث گذاشته شود کنسل می‌کرد و خطاب به اعضا می‌گفت:«لطفاً بروید و با گزینه‌های بیشتر برگردید».

شما باید ذهن خود را باز بگذارید و با تمرکز بیشتری همه‌ی احتمالات را در نظر بگیرید تا ایده‌های نو متولد شوند، استعداد ارزیابی شما هم باید فعال شود تا گزینه‌های«عملی» را شناسایی کند. منظور از «عملی» یعنی گزینه‌ای که بتوان به آن جامه‌ی عمل پوشانید و یا آن را تحقق بخشید. اگر چیزی عملی باشد، به احتمال زیاد کارآیی و تأثیر هم خواهد داشت و می‌توانید به هدفی که در ذهن دارید دست پیدا کنید.

 

مرحله‌ی چهارم تصمیم گیری:


ارزیابی ریسک

آنچه تصمیمات را به واقع مشکل می‌کند عامل ریسک بالاست. گاهی وقت‌ها نصیحت‌های ضد و نقیضی می‌شنویم از جمله این که «اول اندیشه، وانگهی گفتار» و «اندیشه‌ی بسیار، بپیچاند کار». محاسبه‌ی ریسک، مهارت مهمی استمحاسبه به ظاهر ماهیتی ریاضی گونه دارد و کتاب‌های زیادی در بحث مدیریت با عنوان «تصمیم گیری » نوشته شده که «نظریه‌های احتمال» و روش‌های آماری را ارائه می‌دهند تا ارزیابی ریسک را راحت‌تر کنند.

تجربه نقش بسیار بزرگتری را ایفا می‌کند یک راه مفید عبارت است از تعریف بدترین وضعیت؛ یعنی این که در بدترین حالت چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آیا می‌توانید این وضعیت را بپذیرید یا خیر؟ در موقعیت‌هایی که هم ریسک و هم پاداش بالاست، هر چند می‌دانید که در صورت شکست ضربه‌ی سنگینی خواهید خورد ولی باز هم ریسک می‌کنید؛ زیرا احتمال موقعیت آن قدر برای شما مهم است که نمی‌توانید به آن فکر نکنید!

پس مجبورید تمام تلاش خود را بکنید و تمام توجه خود را به این نکته معطوف نمایید که میزان ریسک را پایین بیاورید. اینجاست که تجربه، عمل، مشاوره با متخصصان، شناسایی و تکرار و تمرین ذهنی، همه تکنیک‌هایی مفید می‌شوند.

شما دارید تلاش می‌کنید که «احتمال» مبهم و تصادفی موفقیت را به «احتمال» معقول و مستدل واقعیت تبدیل کنید. اما نمی‌توانید ریسک را صد در صد حذف کنید. در چنین موقعیت‌هایی، احتمالات زیادی دخیل هستند.

 

مطالب مرتبط: قوانین ثروت

 

مرحله‌ی پنجم تصمیم گیری:


اجرا و ارزیابی

اجرا و ارزیابی تصمیم باید بخشی از روند کلی به حساب آید. به ندرت متوجه نقطه‌ی واقعی تصمیم گیری می‌شوید؛ درست مثل مسافرانی که سوار کشتی هستند و وقتی کشتی از خط استوا عبور می‌کند آن‌ها در خوابند.

نقطه‌ی تصمیم گیری (چه آگاهانه، چه غیرآگاهانه)زمانی است که تفکر پایان می‌یابد، نظرتان قطعی می‌گردد و وارد مرحله‌ی اجرا یا عمل می‌شوید. اما باز هم در حال ارزیابی هستید و تا زمانی که به نقطه‌ی بازگشت نرسیده‌اند می‌توانید عقب گرد کنید و از تصمیم گرفته شده برگردید، البته اگر شرایط اولیه شما را مجبور کنند.

اگر همه‌ی اطلاعات لازم را دارید، ذهن شما به راحتی از نقطه‌ی تصمیم گیری عبور خواهد کرد و به موفقیت مورد نظر خود خواهید رسید.

 

می‌گویند:

«یک تصمیم، عملی است
که یک مدیر باید زمانی آن را به اجرا درآورد
که اطلاعات ناقص او راه حل مسأله را به ذهنش نمی‌رساند»

 

منبع مقاله: سوخت جت

  • saina keyvani
  • ۰
  • ۰

 

در دنیای امروز، مسئله آرامش درون بیش از هر زمان دیگری اهمیت پیدا کرده است. زندگی شهری با تمام پیچیدگی‌هایی که دارد، فضای رسانه‌های اجتماعی که هر روز ما را با اطلاعات و داده‌ها بمباران می‌کنند، پیشرفت تکنولوژی و مشکلات اقتصادی مثل تورم عجیب و غریب باعث شده است که زندگی بشر با مشکلات متنوعی روبرو شود و از این رو پدیده آرامش در زمینه‌های مختلف فردی، اجتماعی، اقتصادی و غیره از دنیای زیبای ما پر کشیده است.

کمبود آرامش درون در بسیاری از انسان‌ها باعث شده است که مفاهیمی مثل مراقبه یا مدیتیشن بیش از هر زمان دیگری مطرح شود. در این مقاله تصمیم داریم با مفهوم آرامش درون آشنا شویم، مزایای آن را مورد بررسی قرار دهیم و در نهایت تکنیک‌های مختلفی را برای رسیدن به آرامش یاد بگیریم. در صورتی که شما هم به این  مفهوم بی‌نظیر و ارزشمند علاقمند هستید، پیشنهاد می‌شود که تا پایان این مقاله با ما همراه شوید.

 

مطالب جالب: جملات انگیزشی

 

آرامش درون، تمام چیزی که به آن نیاز دارید!

 

کلمه آرامش درون، اصطلاحی است از ترجمه «Inner Peace» یا «Peace of Mind» خلق شده است. بسیاری از افراد، این اصطلاح را با یوگا و مراقبه مرتبط می‌دانند ولی واقعیت این است که لازم نیست انسان حتماً کار خاصی انجام دهد تا از نظر درونی به آرامش برسد. ما در حین یک فعالیت کاملاً معمولی و روزمره مثل حضور در محل کار تا بودن در کنار خانواده هم طعم شیرین آرامش درونی را تجربه کنیم. در ادامه چند تعریف از آرامش درون ارائه خواهیم داد:

آرامش درون، نوعی حالت یا وضعیت ذهنی و احساسی است که وقتی فرد به آن برسد می‌تواند خیلی خوب از پس مدیریت خودش بربیاید و در موقعیت‌های دشوار و پر از تنش، احساس شادمانی و آرامش خود را حفظ کند.

 

مطالب جالب: کلمات انگیزشی

 

کسی که آرامش درونی دارد، درک و دانش کافی برای قوی ماندن در برابر هرگونه تنش و استرس را داردوقتی کلمه آرامش (Peace) مطرح می‌شود، بسیاری از متخصصان آن را مخالف مضطرب بودن یا استرس داشتن می‌دانند.

وقتی می‌گوییم کسی آرامش ذهنی و درونی دارد، به این معنا است که بیش از حد به مسائل فکر نمی‌کند و هر وضعیتی را بیش از حد تجزیه و تحلیل نمی‌کندبرخی از تصمیم‌های انسان به فکر و آنالیز زیادی نیاز دارد ولی باید بپذیریم که در بیشتر مواقع، اصلاً لازم نیست که خودمان را در مسائل مختلف غرق کنیم.

آرامش درون وقتی معنا پیدا می‌کند که پیرامون فرد، تنش و اضطراب وجود داشته باشد ولی او بتواند عوامل تنش‌زا را شناسایی کند و آن‌ها را به بهترین شکل مدیریت کندنتیجه چنین اقدامی آن است که شخص می‌تواند بر هر موقعیت یا شرایطی پیروز شود.

کسی که آرامش درونی دارد و از نظر ذهنی و احساسی در حالت آرامش است،
طعم آسایش خاطر، ثبات، خویشتن‌داری، متانت، وقار، سکون و سکوت را چشیده و از چنین خصوصیاتی برخوردار است

 

مزایای رسیدن به آرامش درون

 

تا به اینجای کار در مورد تعریف آرامش درون صحبت کردیم. اکنون وقت آن است که بدانیم اصلاً چرا باید به آرامش درون برسیم؟ مگر این نوع از آرامش جه اهمیتی دارد و چه تأثیری روی زندگی انسان‌ها می‌گذارد که در دنیای امروز، تا این حد به آن توجه می‌شود؟

در پاسخ به این سوال، بد نیست که سراغ جیمز آلن، شاعر و نویسنده بریتانیایی برویم. او کتابی تحت عنوان «تو همانی که می‌اندیشی» دارد و در آن رمز و رازهای بسیاری را  مورد موفقیت بیان کرده است. یکی از مفاهیمی که در این کتاب اهمیت دارد، آرامش درون است. در ادامه بخش‌هایی از این کتاب را که در مورد مزایای آرامش درون است، در کنار هم می‌خوانیم:

 

 انسان آرام که چگونگی تسلط بر خود را آموخته است، می‌داند که چگونه خود را با دیگران تطبیق دهد و دیگران نیز در مقابل به نیروی معنوی او احترام می‌گذارند و احساس می‌کنند که می‌توانند از او بیاموزند و به او تکیه کنند. حتی یک بازرگان عادی هم که خویشتن‌داری و توازن بیش‌تری داشته باشد، درمی‌یابد که ثروت و توان مالی کسب و کارش را افزایش می‌یابد. چون مردم همواره ترجیح می‌دهند با کسی معامله کنند که رفتارش به شدت ملایم است. انسان نیرومند و آرام همیشه محترم شمرده می‌شود. چنین فردی مانند درختی سایه‌دار در سرزمینی خشک یا صخره‌ای پناه دهنده در طوفان است. چه کسی دلِ آرام و زندگی شیرین و متعادل را دوست ندارد؟ باران ببارد یا آفتابی باشد و یا هر دگرگونی دیگری به سراغ آن‌ها بیاید فرقی نمی‌کند؛ زیرا آن‌ها پیوسته شیرین، باوقار و آرام هستند.

 

مطالب مرتبط: قانون جذب پول

 

همین سخنان آقای جیمز آلن به خوبی نشان می‌دهد که افراد دارای آرامش درون هم برای خودشان مفید هستند و هم در صحنه اجتماع، نقش خود را به بهترین شکل ممکن ایفا می‌کنند. بنابراین اگر خواهان یک زندگی شخصی عالی و دستیبابی به ثروت و حُسن شهرت هستید، لازم است که از نظر ذهنی و احساسی به آرامش برسید. در ادامه به چند مورد از مهم‌ترین مزایای آرامش درون اشاره شده است:

 

خواندن ادامه این مطلب در سایت سوخت جت

  • saina keyvani
  • ۰
  • ۰

 

درون هر یک از ما یک دنیای وسیع و بزرگ وجود دارد که می‌تواند موفقیت یا شکست ما را تضمین کند. ما هر روز در درون خود با احساسات مختلفی سر و کار داریم، برخی از آن‌ها باعث رشد  و پیشرفت ما می‌شوند و  بعضی دیگر ما را از موفقیت دور می‌کنند. اولین و بزرگترین قدم برای اینکه درون آرامی داشته باشیم، شناسایی احساسات خوب و بد وجودمان است. از جمله موارد منفی  که در درون بیشتر افراد وجود دارد و به صورت خشم یا افسردگی خود را نشان می‌دهد، احساس شرم است. شرم درست مانند یک دشمن پنهان عمل می‌کند و باعث ایجاد مشکلات زیادی می‌شود.

در ادامه ابتدا با علائم این احساس آشنا خواهیم شد و سپس راهکارهای برای درمان این موضوع ارائه می‌دهیم.


»  احساس شرم چگونه است؟

 

با دقت جملات زیر را بخوانید. بعد از خواندن آن‌ها متوجه خواهید شد که آیا دچار شرم هستید یا نه!

من موجودی باارزش و دوست داشتنی هستم

من توانایی انجام درست کارها را دارم.

انتقاد دیگران از من باعث عصبانیت من نمی‌شود. اگر این انتقاد به جا باشد حتما سعی می‌کنم آن را برطرف کنم در غیر این صورت با یک لبخند از کنار آن می‌گذرم.

هیچوقت سعی نمی‌کنم دیگران را تحقیر کنم!

اشکالی ندارد که من انسان کامل نیستم. من خودم را با تمام اشتباهاتم دوست دارم و سعی می‌کنم پیشرفت کنم.

دیدن افراد موفق حس بدی به من منتقل نمی‌کند.

 

اگر با جملات بالا موافق هستید به شما تبریک می‌گویم زیرا این موضوع نشان می‌دهد نه تنها این دشمن پنهان در درون شما وجود ندارد بلکه توانستید به صلح درونی برسید و ذهن آرامی دارید. اما در صورتی که احساس خوبی به این جملات نداشتید، جای نگرانی نیست زیرا با  چند راهکار  می‌توانید آن را در مرور زمان حل کنید.

 

مطالب خواندنی: جملات انگیزشی عاطفی


» احساس شرم باعث چه مشکلاتی می‌شود

 

زمانی که فرد تصور منفی از خود دارد، عکس‌العمل‌های بدی نیز نشان می‌دهد. به عنوان مثال وقتی شما فکر می‌کنید دوست داشتنی نیستید و حس بی ارزشی و حقارت دارید ممکن است دچار انزواطلبی شوید و از دیگران دوری کنید.

اگر دیگران از شما انتقاد کنند ممکن است این دو واکنش را بروز دهید یا از درون فرو می‌ریزید و دچار ناراحتی درونی می‌شوید. یا اینکه با عصبانیت شروع به داد و بیداد می‌کنید و حتی دست به تخریب شخص مقابل می‌زنید.

یکی دیگر عواقب آن، خود سرزنشی است. شما دائما  خود را به خاطر اشتباهات گذشته سرزنش می‌کنید و خودتان را دوست ندارید.

علاوه بر این موارد، شرم باعث می‌شود شما خودتان را ناتوان ببینید. چون فکر می‌کنید باید یک انسان کامل باشید و حالا که کامل نیستید پس در ذهنتان به خود می‌گویید: من از عهده هیچ کاری بر نمیام! من بی‌عرضه‌ام!

اعتیاد، روابط ناسالم، اضطراب، استرس و افسردگی از دیگر عواقب شرم هستند.

 

مطالب دیدنی: کلیپ انگیزشی کوتاه


»  چرا این احساس شرم در ما به وجود آمده است؟

 

اگر بخواهیم دنبال ریشه شرم در وجودمان باشیم باید سری به کودکی‌مان بزنیم. احتمالا در دوران کودکی اطرافیان ما این جملات یا مشابه آن‌ها را به کار برده‌اند:

-تو بی‌عرضه‌ای. نمی‌تونی هی کاری رو درست انجام بدی!

-چون این اشتباه کردی دیگه دوست ندارم!

بچه‌های مردم رو ببین! از اونا یاد بگیر.

تو هیچی نمی‌شی!

تمام این جملات در ذهن و ناخودآگاه کودک حک می‌شود و اگر درمان صورت نگیرد، در بزرگسالی باعث ایجاد مشکلات رفتاری و عدم اعتماد به نفس می‌شود.


 

۳ راهکار اساسی
برای از بین بردن احساس شرم

 

 

راهکار اول نابود کردن احساس شرم:


برچسب‌ها را شناسایی کنید

قدم اول شناسایی این صحبت‌ها منفی است. حالا که ما یک فرد بزرگسال و بالغ هستیم، بهتر است جلسه‌ای با خودمان تشکیل دهیم و این برچسب‌ها را بررسی کنیم.

حقیقت این است که ما هیچ کدام از این برچسب‌ها نیستیم
و می‌توانیم از بند آن‌ها رها شویم.
نباید اجازه دهیم این موضوع باعث
عدم موفقیت ما در زندگی شخصی و شغلی شود.

 

راهکار دوم نابود کردن احساس شرم:


عشق به خود بدون قید و شرط 

یکی از مهم‌ ترین راهکارهای درمان شرم این است که بدون قید و شرط خودمان را دوست داشته باشیم. اشکالی ندارد اگر گاهی نمی‌توانیم کاری را درست انجام دهیم یا مهم نیست ما انسان کاملی نیستیم. کمالگرایی را کنار بگذارید ما به دنیا نیامدیم که کامل و بی‌نقص باشیم. ما آمده‌ایم تا از زندگی لذت ببریم، حتی گاهی اشتباه کنیم اما بدون هیچ سرزنشی از این اشتباهات درس بگیریم و رشد کنیم.

یک لحظه تصور کنید فرد دیگری کنار شما نشسته و دچار این حالت شده. او فکر می‌کند بی ارزش و دوست نداشتنی است. چطور او را متقاعد می‌کنید که این افکار درست نیست و او بسیار باارزش و دوست داشتنی است؟ ما بهترین دوست خودمان هستیم، همان حرف‌ها را به خودتان بزنید.

 

مطالب خواندنی: قانون جذب در قرآن

 

راهکار سوم نابود کردن احساس شرم:


انکار و فرار گزینه خوبی نیست 

گاهی ما سراغ گزینه انکار می‌رویم مثلا حرفی زده‌ایم یا اشتباهی کرده‌ایم اما حالا به جای پذیرش دست به انکار می‌زنیم. حتی گاهی فرار را ترجیح می‌دهیم و  به جای درمان احساس شرم در وجودمان از محیط یا افرادی که باعث روبه رو شدن ما با حس درونی‌مان می شوند، فرار می‌کنیم.  یا حتی جهت صحبت را عوض کرده و موضوعات بی ربط مطرح می‌کنیم.

بنابراین به جای توجیه، انکار یا فرار، شرایط را بپذیریم، با اشتباهاتمان دوست شویم، هر جا که لازم بود جبران کنیم و سپس درس‌هایی را که باید از این موضوع بیاموزیم، بدون هیچ حس منفی یاد بگیریم.

خودآگاهی، دوستی با درون، آشتی با گذشته، پذیرش اشتباهات‌مان و دست کشیدن از کمال گرایی منفی می‌تواند گره بسیاری از مشکلات ما را باز کند و باعث موفقیت در روابط عاطفی، اجتماعی و شغلی شود.

توصیه نهایی من به شما این است از تکنیک عشق استفاده کنید. هر روز زمانی برای عشق ورزی به خود کنار بگذارید، این کار دست مانند معجزه زندگی‌تان را تغییر می‌دهد.

 

منبع: سوخت جت

  • saina keyvani
  • ۰
  • ۰

 

اگر کسی از راه برسد و پول و گوشی شما را بخواهد به سرقت ببرد، چه کار خواهید کرد؟ تا جایی که جا داشته باشد مقاومت می‌کنید؛ چون می‌دانید که چقدر برای این پول و گوشی زحمت کشیده‌اید و اگر به سرقت برود، چقدر باید زمان بگذارید تا بتوانید دوباره آن‌ها را به دست بیاورید.

چرا کاری نمی‌کنید؟
خب، چرا با تنبلی چنین کاری نمی‌کنید؟
مگر نمی‌دانید که تنبلی دزد آرزوها و هدف‌ها و اراده‌های معطوف به هدف شماست؟

می‌دانید تا همین الان که دارید این مقاله را می‌خوانید، به این امید که شاید بتوانید از تنبلی رهایی پیدا کنید، چقدر این عادت بد، هدف‌ها و آرزوها و دستاوردهای شما را به سرقت برده و باز هم به سرقت خواهد برد؟ می‌دانید چقدر به مال و اعتبار و شخصیت و برندینگ شخصی شما آسیب رسانده؟

دلیل تنبلی شما چیزی جز این ۱۴ تا نیست!

شما می‌توانستید امروزه در بهترین خانه‌ها زندگی کنید، سوار بهترین ماشین‌ها بشوید، بهترین مدرک تحصیلی را گرفته باشید، بهترین رابطه را با همسر و دوستان و … داشته باشید، بهترین تخصص را کسب کنید،‌ به بهترین جایگاه اجتماعی برسید و بهترین دستاوردها برسید، اما تنبلی همه این‌ها را از شما گرفته است.

عصبانی نیستم…

عصبانی هستید؟ عصبانی نباشید؛ در این‌جا 14 نکته طلایی را که به شما در مبارزه با تنبلی و ریشه‌شناسی دلایل تنبلی کمک می‌کند، کنار گذاشته‌ایم. به جای عصبانی بودن، بازخورد مثبت بگیرید و سعی کنید که برنامه‌ریزی کنید. به نوشته روزنامه معتبر نیویورک تایمز در یکی از سرمقاله‌هایش، تنها چیزهای کمی هستند که ارزش عصبانیت دارند و در مورد این چیزها نیز، دقیقاً عصبانیت دردی را دوا نمی‌نکد.

 

1 » به خودتان حق ندهید

 

همه چیز از ذهن شما شروع می‌شود؛ حتی تنبلی و دلایل تنبلی. پس برای مبارزه با تنبلی هم باید که از ذهن شروع کنید. اما منظورمان چیست؟ منظور این است که شما، در ذهن خودتان به فرصت‌های تنبلی کردن‌تان حق می‌دهید. یعنی به خودتان حق می‌دهید که تنبل باشید. وقتی که به خودتان حق می‌دهید، در نتیجه فرصت تکرار را هم به خودتان می‌دهید. به هیچ عنوان نباید این فرصت را به خودتان بدهید؛

شما حق تنبلی ندارید،‌
حتی اگر دلیل‌های خوبی داشته باشید

 

2 » کمال‌گرا نباشید

 

از دلایل مهم تنبلی، که باعث می‌شود تا مبارزه با تنبلی برای‌تان خیلی سخت و طاقت‌فرسا و حتی گاه نشدنی بشود، داشتن برنامه‌های افراطی و کمال‌گرایانه است. مدام هم می‌گوییم که بله، شعار بنز این است که یا اول باشیم؛ یا اصلاً نباشیم. به همین دلیل کل دفتر برنامه‌ریزی ما، پر از کلی فعالیت و کار می‌شود که ترساننده است و باعث می‌شود تا دنبال انجام‌شان نرویم.

این در حالی است که اگر درک کنیم کیلومتر به کیلومتر خیلی سخت ولی متر به متر خیلی راحت است، می‌توانیم خیلی از کارها را به راحتی آب خوردن انجام بدهیمباید کمال‌گرایی در برنامه‌های‌مان را بشکنیم و تا می‌توانیم همه‌چیز را ساده و ساده‌تر کنیم. پنج، شش تا کار روزانه‌ای که حتماً و با کیفیت بالا انجام بشوند، خیلی بهتر از بیست سی کار روزانه هستند که رؤیابافی می‌شوند و احتمالاً یک‌دهم آن‌ها هم انجام نشود.

 

مطالب جالب: جملات انگیزشی

 

3 » کدام کشک؟ کدام انگیزه؟

 

یکی از رایج‌ترین دلایل تنبلی این است که یک گوشه می‌نشینیم و منتظریم که از در و دیوار و زمین و هوا، برای ما انگیزه یا قدرت چرایی انجام کارها برسد. تا وقتی هم که انگیزه نرسید، به خودمان هیچ تکانی نمی‌دهیم. این دلیل تنبلی، یکی از رایج‌ترین دلایل تنبلی محسوب می‌شود. چه بسیار افرادی که هفته‌ها و ماه‌ها یک گوشه، دست‌نخورده باقی می‌مانند تا انگیزه‌ای برسد.

اما نکته این‌جاست که این افراد، نمی‌دانند که این فرمول دقیقاً برعکس است؛ یعنی انگیزه و قدرت چرایی کار، در نقطه‌ای بعد از انجام کار منتظر ماست. به این شکل که کارها وقتی که انجام بشوند، انگیزه‌ها و دلایل و چرایی انجام‌شان خواهد آمد. فقط همین نکته طلایی را درک کنید، می‌توانید به مبارزه با تنبلی بپردازید. چرا که نه؟

 

4 »  از آب بیاموزید

 

یکی دیگر از دلایل تنبلی نیز، آن است که اساساً ما در برنامه‌ها و هدف‌های‌مان شفافیت نداریم و همه چیز برای‌مان خیلی گنگ است. ابهام در هدف و برنامه، به قول برایان تریسی، یکی از رایج‌ترین دلایل تعلل در کارهاست

اگر بتوانید برنامه‌هایی کاملاً عینی و شفاف
با ددلاین‌های مشخص داشته باشید
عملاً بخش بزرگی از تنبلی را شکست خواهید داد.

 

5 »  مراقب باتری‌تان باشید

 

رفتارها و گفتارهای هیجانی و خودجوش و فکرنشده و همین‌طوری، می‌توانند به طور غیرمستقیم باعث تنبلی شما بشوند. به این شکل که شما، همه انرژی‌های روانی‌تان را خرج می‌کنید و دیگر برای انجام برنامه‌های اصلی، انرژی و توانی در شما باقی نمی‌ماند.

برای مبارزه با تنبلی، شما باید هم انگیزه داشته باشید و هم توان پشتیبانی از این انگیزه را. توان پشتیبانی از کنترل رفتارهای خودجوشانه و هیجانی اتفاق می‌افتد. هر رفتار و گفتار هیجانی را که کنترل کنید، کلی به انرژی روانی شما اضافه شده و در نتیجه، در وقع مناسب، می‌تواند باعث شود تا کارهای‌تان را طبق برنامه انجام بدهید.

 

6 » اهرم بسازید

 

سعی کنید برای خودتان اهرم‌هایی داشته باشید. اهرم که می‌دانید چیست؟ در فیزیک، اهرم وسیله‌ای است که طبق قواعد فیزیک و به نسبت وضعیتی که درست می‌شود، می‌تواند چند برابر وزن خودش را جابه‌جا کند. در صورتی که اگر این اهرم‌ها نباشند، شما قادر به آن کارها نخواهید بود.

گاهی شما به خاطر خودتان کاری را انجام نمی‌دهید، اما وقتی که پای آبرو و درخواست و لذت و شادی دیگران، از جمله اعضای خانواده و شرکت و دوستان و حتی اعضای یک جام به میان می‌آید، حتی حاضرید جان‌تان را هم برای موفقیت بدهید. اگر چنین اهرم‌هایی وجود دارند و چنین قدرتی ایجاد می‌کنند، پس چرا از آن‌ها در مسیر غلبه بر تنبلی استفاده نکنید؟ پنج و شش صبح از خواب خوش در بستر گرم در صبح زمستان بیدار شدن سخت است، اما اگر فرزندتان نان تازه و صبحانه بخواهد، این کار به راحتی انجام خواهد شد. دنبال اهرم‌های خوب باشید

 

مطالب مرتبط: فیلم انگیزشی موفقیت

 

7 » محیط را دست‌کم نگیرید

 

اگر نشانه‌های یک رفتار و عادت در محیط پیرامون شما زیاد باشد، می‌تواند روی شما اثر بگذارد که بیشتر تلاش کنید تا آن رفتار را بازتکرار کنید. در واقع انسان‌ها، هم روی محیط پیرامون خود اثر می‌گذارند و هم از محیط پیرامون خود اثر می‌گیرند؛ این چیزی است که روانشناسی اجتماعی ثابت کرده است.

اگر چنین است، پس چرا محیط پیرامون‌مان را طوری نسازیم که به ما در مبارزه با تنبلی کمک کند؟ مثلاً عضویت در یک گروه ورزشی یا کوهنوردی، عضویت در یک شرکت به شدت فعال و رقابتی و …، می‌تواند در ما تولید انگیزه کند. در واقع در این صورت، اگر دیگرانی هم وجود داشته باشند که بخواهند مثل ما علیه تنبلی مبارزه کنند، خودش هم‌افزایی انرژیک ایجاد کرده و باعث می‌شود تا جلوتر برویم.

8 »  اهل شمردن امتیازها باشید

 

وقتی که بدانید چقدر دارید حرکت می‌کنید و چقدر دارید پیشرفت می‌کنید، انگیزه بیشتری برای حرکت و انجام کارها پیدا می‌کنید؛ و همه این‌ها یعنی مبارزه با تنبلی. به این منظور سعی کنید هر حوزه‌ای را که می‌خواهید کار کنید، مشخص کرده و یک یا چند کاری را که سرنوشت‌ساز هستند در آن حوزه، مشخص کنید. سپس روز به روز امتیازات خودتان را در انجام این کارها بشمارید.

این شمردن امتیازها می‌تواند چند نکته مثبت به همراه داشته باشد. اول این‌که شما را مطمئن کند که کارهایی را که نیاز است، انجام داده و می‌دهید. دوم این‌که شما را باانگیزه‌تر می‌کند، چرا که همه چیز پیش روی شماست.

نقل است که که یکی از سرمایه‌داران و کارآفرینان بزرگ، به رستوران‌های خودش سر می‌زد و درصد موفقیت یا عدم موفقیت شعبه‌های مختلف را، با کاغذهای سفارشی که روی یک میله نصب کرده بودند، می‌سنجید. این کاغذها حتی باعث می‌شدند تا کارمندان و مدیران آن شعبه بیشتر تلاش کرده تا وقتی رئیس‌شان آمد، در نگاه اول مشخص شود که تعداد کاغذهای فرو رفته در میله زیاد ات؛ یعنی که سفارش‌های بیشتری گرفته‌اند.

 

9 »  روحیه رقابتی داشته باشید

 

اگر برای‌تان امکان دارد وارد کارهایی شوید که به شدت رقابتی هستند. در این صورت همیشه سرزنده باقی خواهید ماند و به شدت تلاش خواهید کرد. کارهای کارمندی و …، معمولاً رقابتی نیستند و شما را تنبل‌تر می‌کنند. سعی کنید در حوزه‌ها و شرکت‌ها و فضاهایی کار کنید که به شدت رقابتی هستند و یک لحظه غفلت شما، می‌تواند موجب نابودی‌تان بشود. در این صورت حواس شما شش‌دانگ جمع خواهد شد و به خودتان فرصت تنبلی نخواهید داد. سعی کنید چنین روحیه‌ای را در خودتان هم پرورش بدهید؛

مدام اهل رقابت باشید
تا بتوانید روحیه حرکت را در خودتان ایجاد کنید.

 

10 »  شتاب بالایی داشته باشید

 

منظورمان این نیست که سرعت‌تان بالا باشد. در حوزه خودروها، معمولاً شتاب، به زمانی گفته می‌شود که خودرو در آن، می‌تواند از صفر به سرعت صد کیلومتر در ساعت برسد، شتاب گفته می‌شود. باید یکی از عادت‌هایی که در زندگی‌تان ایجاد می‌کنید داشتن شتاب بالا باشد.

متأسفانه خیلی از افراد، زمان زیادی را برای مقدمه‌چینی صرف می‌کنند تا تازه کار را شروع کنند. در حالی که وقتی همه چیز مشخص است و باید کارها را شروع کنید، سعی کنید عادت کنید خودتان را به بالاترین سرعت ممکن در انجام کارتان برسانید؛ آن‌هم در کمترین زمان ممکن.

تنبلی، جایی در میان مقدمه‌چینی‌های شما
برای انجام کارها به کمین نشسته
و اگر شتاب بالایی در انجام کارها و
رسیدن به حداکثر سرعت‌تان داشته باشید،
همه چیز حل خواهد شد.

 

مطالب خواندنی: قانون جذب

 

11 »  ضرب‌الاجل داشته باشید

 

سعی کنید که در رگ‌های شما، حس فوریت جاری باشد. کارها را به امان خدا رها نکنید و برای هر کدام ضرب‌الاجلی در نظر بگیرید. این کار باعث می‌شود تا شتاب شما در انجام کارها بالا برود و سریع، سروقت کارتان بروید.

 

12 »  فلسفه درد و رنج را درک کنید

 

یکی از مهمترین دلایل تنبلی، این است که همه ما از سختی در کار و کارهای سخت می‌ترسیم. این در حالی است که برای موفقیت، باید عادت به سختی و رنج و درد داشته باشیم. به این منظور باید که از مرزهای خستگی‌مان بگذریم.

خیلی‌ها تا متوجه می‌شوند که انجام کارهایی، همراه با سختی و کمی درد و رنج است، عقب‌نشینی می‌کنند. در حالی که برای موفقیت، شما باید عاشق دردها و رنج‌ها در کسب و کارتان باشید و به سمت آن‌ها بروید. البته منظورمان این نیست که خودخواسته این جور چیزها را ایجاد کنید. مأموران آتش‌نشانی آتش را ایجاد نمی‌کنند؛ اما همیشه آماده مقابله با آتش و در دل آتش رفتن هستند. وقتی شما به سمت و سوی چنین فلسفه‌ای بروید، دیگر سختی در کارها و کارهای سخت شما را نخواهد ترساند و به راحتی پیش خواهید رفت.

 

13 »  حمله به دیواره آتش

 

مهم‌ترین راهکار مقابله با کارهایی که از آن‌ها می‌ترسیم، هجوم به سمت آن‌هاست. به قول مایکل جردن، ترس نیز مانند محدودیت، یک توهم ذهنی است. اگر ترس یک توهم ذهنی است، پس با حمله به کارهایی که باعث ترس و لرز ما می‌شوند، می‌توانیم به راحتی انجام‌شان بدهیم و بر این ترس‌ها غلبه کنیم.

فراموش نکنید که یکی از علل تنبلی،
همین ترس ما از کارهای ترسناک است
و اگر به انجام کارهایی از این دست عادت کنیم،
عملاً می‌توانیم به مبارزه با تنبلی هم بشتابیم.

 

14 »  اهل حساب و کتاب باشید

 

آیا تا به حال فکر کرده‌اید که هر واحد تنبلی، چقدر زیان مالی به شما وارد کرده است؟ بعضی‌ها روی پول حساس‌اند، بعضی‌ها روی زمان حساس‌اند، بعضی‌ها روی آبرو و حیثیت کاری خود و … . هر کسی روی چیزی حساس است. پس یک بار بنشینید و حساب و کتاب کنید که هر واحد یا هر مورد تنبلی، چقدر می‌تواند به مال، آبرو، خوشبختی، آرامش و … شما ضربه وارد کند.

وقتی که برای‌تان مشخص شود که تنبلی چه زیانی به صورت عینی و واقعی دارد به شما وارد می‌کند، در این صورت سریعاً در مقابلش ایستادگی خواهند کرد.در برخی از متون دینی، اشاره می‌شود که یکی از حسرت‌های انسان در روزهای پس از مرگ، این است که ذات و واقعیت اعمال خودش را می‌بیند. او می‌بیند که مثلاً بداخلاقی عملاً باعث ورود آتش به درون و روان او می‌شده، ولی چون از عواقب آن مطلع نبوده، نمی‌دانسته چه اتفاقی دارد برایش می‌افتد. این‌جاست که دچار حسرت‌های بزرگی می‌شود.

این چیزی هم که می‌گوییم نزدیک به همین مفهوم است؛ یعنی تا وقتی که درک نکنید تنبلی، دارد به صورت واقعی چه بلایی سر زندگی و خوشبختی و موفقیت‌تان می‌آورد، احتمالاً به فکر ترک آن نخواهید افتاد. درست مثل معتادان به سیگاری که تا وقتی که عکس واقعی شش‌ها و ریه‌های پلاسیده و دودگرفته‌شان را ندیده باشند، اقدام به ترک سیگار نمی‌کنند.

 

منبع: سوخت جت

  • saina keyvani
  • ۰
  • ۰

از زمانی که بشر به دست راست و چپ خود پی برده و راه و رسم زندگی اجتماعی را آموخته، همواره در پی این بوده است که ثروت بیشتری کسب کند. این عطش سیری ‌ناپذیر انسان به ثروت، در طول تاریخ نه تنها کم نشده، بلکه روز به روز داریم می‌بینیم که بیشتر و شدیدتر می‌شود. تاکنون اساتید و  متخصصان زیادی تلاش کرده است که به قوانین ثروت پی ببرند و سپس این قوانین را در اختیار بشریت قرار دهند. مطمئناً شما هم جزو افرادی هستید که با تمام وجود تمایل دارید که با قوانین و رازهای کسب ثروت آشنا شوید.

ما در این مقاله تصمیم داریم که کلکسیونی از معتبرترین و مستندترین قوانین ثروت را با شما در میان بگذاریم؛ زیرا مسلماً اولین گام در مسیر کسب ثروت، آگاهی و شناخت قوانین ثروتمند شدن است. امید است که بتوانیم این قوانین را در زندگی خود پیاده کنیم و به اهداف و رویاهای خود جامه عمل بپوشانیم.

 

چرا باید قوانین ثروت ناشناخته را بدانید؟

در دنیای امروز بسیاری از افراد ثروتمند و کسانی که راه و رسم ثروتمند شدن را می‌دانند بر این  باور هستند که ما برای دستیابی به ثروت، باید قوانین ثروت را بدانیم و سپس این قوانین را در زندگی خود پیاده کنیم. در واقع دانش و اطلاعات، اولین و مهم‌ترین گام برای ثروتمند شدن به حساب می‌آید.

در ادامه این بخش از مقاله می‌خواهیم به مزایای فهمیدن قوانین ثروت پی ببریم. در واقع می‌خواهیم بدانیم که آیا فهم این قوانین می‌تواند چه فوایدی برای ما به همراه داشته باشد.

۱ » درک قوانین ثروت، آگاهی ما نسبت به ثروت را بالا می‌برد

اگر ما قوانین ثروت را به خوبی ندانیم، چطور می‌توانیم  وارد این مسیر شویم و  از آن سربلند بیرون بیاییم؟ بنابراین قطعاً پیش از ورود به مسیر کسب ثروت، لازم است قوانین مربوط به آن را یاد بگیریم.

۲ » با شناخت این قوانین، سختی‌های راه را راحت‌تر تحمل می‌کنیم

وقتی بدانیم که یکی از قوانین مهم برای ثروتمند شدن، استقامت، پایداری و داشتن پشتکار است، زمانی که در کسب و کار یا زندگی شخصی خود به مانع یا مشکلی برخورد  کردیم، می‌دانیم که باید برای حل آن اقدام کنیم و اگر قابل حل نبود، به هیچ عنوان جا نزنیم، تسلیم نشویم و با صبر و مدارا، مشکل خود را حل و فصل کنیم.

مطالب مرتبط جذاب: ذهن ثروتمند

۳ » درک قوانین ثروتمند شدن، به توسعه شخصی ما کمک می‌کند

ثروتمند شدن، یک هدف نهایی نیست بلکه ترکیبی از طرز فکر و مسیر است. ما قوانین ثروت را درک کنیم و این قوانین را  در زندگی خود اجرا کنیم، پله پله و آرام آرام، نگرشی در ما شکل می‌گیرد که فراوانی و ثروت را به سمت خود جذب می‌کنیم. درک قوانین ثروت از همان ابتدا موجب رشد و توسعه شخصی ما می‌شود و به ما این امکان را می‌دهد که نگاهی متفاوت نسبت به زندگی داشته باشیم.

۴ » با فهم این قوانین، به انسان بهتری تبدیل خواهیم شد

یکی دیگر از مزایای مهم شناخت قوانین ثروت این است که به انسان بهتری تبدیل می‌شویم. ثروت بیشتر باعث می‌شود که به انسان‌های دیگر خدمت کنیم. مشکلات آن‌ها را شناسایی کنیم و برای حل و فصل آن بکوشیم. همین کار ساده باعث می‌شود که خیلی سریع به ثروتی که همیشه رویای آن را در سر می‌پروانده‌ایم، برسیم.

تا به اینجای کار با مزایای درک قوانین ثروت آشنا شدیم. نکته‌ مهمی که باید به آن توجه داشته باشیم این است که شناخت این قوانین به تنهایی اصلاً کافی نیست و  باید تلاش کنیم که این قوانین را در زندگی و کسب و کار خود پیاده کنیم.

 زمانی تصور می‌کردند که ثروتمند شدن، یک استعداد خارق العاده است که خداوند از همان کودکی در وجود یک سری افراد خاص قرار داده است. این در حالی است که مطالعات نشان می‌دهد که رسیدن به ثروت، یک سری قاعده و  قانون دارد و هر کس بتواند این قوانین را اجرا  کند و به آن‌ها پایبند و وفادار بماند، ثروت را کسب و جذب خواهد کرد. در ادامه این بخش از مقاله تصمیم داریم به 10 مورد از مهم‌ترین قوانین ثروت اشاره کنیم:

جهت خواندن ادامه این مطلب فوق العاده دعوت میکنم وارد این لینک شوید.

 

منبع: https://sookhtejet.com

  • saina keyvani
  • ۰
  • ۰

اگر این مرد را نمی شناسید به این معنیست که هنوز یکی از جدیدترین روش های پیشرفت شخصی را نمی دانید… دارن هاردی موسس و سر دبیر مجله ی موفقیت Success در امریکاست.

به گفته ی خودش او هر ساله با چندین متخصص گفت و گو می کند، چندین مقاله و کتاب را خوانده و بررسی می کند و با افراد مشهور از جمله بازیگران، قهرمانان ورزشی، سرمایه گذاران بزرگ و صاحبان کسب و کار موفق ملاقات می کند و خلاصه همه جوره همه ی فنون موفقیت، رشد و پیشرفت شخصی را پیدا کرده و به حالت قابل ارائه برای دیگران تبدیل می کند.

دو شبکه ی تلویزیونی به صورت تمام وقت برنامه های تولید شده ی موسسه ی او را پخش می کنند.

کسی که آنتونی رابینز (بزرگترین سخنران انگیزشی جهان که بیش از 4 میلیون نفر در دوره های او شرکت کرده اندکه دوست صمیمی اوست راجع به او می گوید : «دارن، خلاصه ی بهترین هاست

او همچنین شاگرد «جیم ران» اسطوره ی طرح های اقتصادی است.
در 18 سالگی درآمد 6 رقمی داشت، در 20 سالگی خانه ای در محله ی اعیان نشین شهر نیویورک، در 24 سالگی درآمد سالانه ی 1 میلیون دلاری و در 27 سالگی شرکتی به ارزش 50 میلیون دلار را به دست آورد.

دارن حاصل تلاش هایش را در کتابی به نام «اثر مرکب» (compound effectمنتشر کرد که به بیش از 20 زبان ترجمه شده و میلیون ها نسخه از آن به فروش رفته است.

او در این کتاب عامل موفقیت ها را «جمع قدم های کوچک که ثابت قدم برداشته می شوند» معرفی می کند.

در مقاله ی کایزن نیز در سایت کارآفرینان جوان و پروژه ی سوخت جت به این مفهوم اشاره کردیم برای آشنایی بیشتر با این فرهنگ باستانی را مطالعه کنید. اما این موضوع، در کتاب اثر مرکب با مثال هایی داستان وار بیان شده که یکی از آنها را برای شما نقل می کنیم :

هر آن چیزی که باید در مورد اثر مرکب دارن هاردی بدانید

مثال سه دوست در استفاده از اثر مرکب

سه دوست که از بچگی با هم بزرگ شده اند، در یک محله زندگی می کنند و در آمد هر سه نیز مشابه است. هر سه تا سطح تحصیلات و بهره ی هوشی مشابهی دارند و فقط بعد از ازدواج کمی اضافه وزن پیدا کرده اند.

سعید، یک فرد عادی با زندگی روزمره ی عادی و شغل عادی است.
او هر روز کارهای همیشه اش را انجام می دهد و خوشحال است، یا دست کم فکر می کند که خوشحال است.

احسان، شروع به ایجاد تغییراتی کوچک و به ظاهر بی اهمیت در رفتار روزانه اش کرده است؛ او روزانه 10 صفحه کتاب می خواند، 30 دقیقه به مطالب آموزشی یا الهام بخش گوش می کند، روزانه 125 کالری از رژیم غذایی خود کم کرده است (معادل 5 لقمه کمتر از غذای معمولشو روزانه یک کیلومتر (1500 قدمبیشتر از گذشته پیاده روی می کند.

شاهین، انتخاب های ضعیفی کرده، او به تازگی تلویزیونی با صفحه ی بزرگتر برای تماشای برنامه ی محبوبش خریده تا بتواند آن را بیشتر و بهتر ببیند، می خواهد دستور آشپزی کیک جدیدی که به تازگی در برنامه ی آشپزی یاد گرفته امتحان کند.

او عاشق شیرینی است و با خوردن شیرینی روزانه 125 کالری به رژیم غذایی خود اضافه کرده. در این لحظه وزن هر سه دوست یک اندازه است.

بعد از گذشت پنج ماه هیچ تفاوتی در وضعیت این سه نفر مشاهده نمی شود.
حتی در پایان ماه دهم نیز تغییر محسوسی رخ نداده. در ماه هجدهم تغییراتی جزئی را میتوان دید. در ماه 25 ام تفاوت ها به اندازه ای واضح و قابل اندازه گیری می رسند.

در ماه 27-ام این تغییرات شدید تر شده و در ماه 31 ام به میزان شگفت انگیزی اختلاف در شرایط آنها وجود دارد. احسان خوش اندام شده، 15 کیلو گرم وزن کم کرده و شاهین 15 کیلو چاق تر شده است !

احسان حدود 1000 ساعت مطالعه کرده که باعث پیشرفت در کارش و دریافت ترفیع و پاداش شده است. شاهین چطور؟ او از کارش ناراضی است و زندگی زناشوییش نیز به لبه ی پرتگاه رسیده.

در آخر سعید نیز همان جاییست که دو سال و نیم پیش بود.
نتیجه ی اثر مرکب به همین سادگی است… اثر مرکب مسئول همه ی تغییرات است، خوب یا بد، اما انتخاب با شماست.

دارن هاردی

می خواهید در کدام جهت از اثر مرکب استفاده کنید؟

در ابتدا شاید نتیجه های بالا اغراق آمیز و دور از واقعیت به نظر برسد، اما با کمی بررسی بیشتر متجه می شویم که شاید نمونه ی آنها را هر روز دیده ایم و فقط به خاطر سرعت کم تغییرات نمی توانیم علت اتفاقات و نقطه ی شروع را درست تشخیص بدهیم.

برای اینکه بهتر این موضوع را درک کنیم، مثال قبل را کمی بیشتر بشکافیم، شاهین را که یادتان هست؟
همان طور که گفتیم او عاشق آشپزی است و خانواده اش هم به خاطر داشتن این هنر به او افتخار می کنند. دستپختش تحسین همه را بر انگیخته.

شاهین بیش از حد شیرینی می خورد اما نه به اندازه ای که کسی متوجه شود، این زیاده روی باعث شده او شب ها بد خواب شود و صبح ها هم به خاطر کم خوابی کج خلق شده، همین ها روی فعالیتش در محل کار نیز تاثیر گذاشته، کم شدن کیفیت کارش صدای رئیسش را در آورده و اغلب روز ها با نارضایتی محل کار را ترک می کند.

فاصله خانه تا آنجا انگار دور تر و خسته کننده تر شده و همین دلیلی شده که در مسیر به سراغ فست فود برود و استرس دلیل پر خوری هم شده !

انرژی پایین اجازه نمی دهد که با همسرش قدم بزند، او فقط حس می کند که دوست ندارد به پیاده روی برود. همسرش بد اخلاقی های شاهین را به دل میگیرد. کم شدن ورزش و استشمام نکردن هوای تازه میزان ترشح اندورفین – هورمون شادی – را در بدنش کاهش داده است که سر حال بودن و اشتیاق را بیشتر از او دور کرده.

با ذخیره ی چربی و اضافه شدن وزن اعتماد به نفس اش کمتر می شود، فکر می کند دیگر جذاب نیست بنا بر این رابطه ی عاطفی اش با همسرش کمتر می شود. با بیشتر شدن فاصله ی شاهین از همسرش او احساس تنهایی می کند به همین خاطر توجهش را با کار بیشتر و بیشتر تماشا کردن تلویزیون منحرف می کند.

همسرش هم برای جبران کمبود محبت و توجه، وقت بیشتری با دوستانش می گذراند تا ذهنش را مشغول موضوع دیگری کند. شاهین همسرش را مقصر این وضع می داند به هر حال دنبال مقصر گشتن و فرافکنی هم راه حلی برای فرار از مشکل است !

اثر موجی رفتار های کوچک شاهین در فاصله ی زمانی نسبتا زیادی تمام زندگی او را تحت تاثیر قرار داد. همانطور که در مقاله ی «چرا فیل ها گاز نمی گیرند و آب روان میتواند سنگ را خرد کند؟» گفتیم پیام اثر مرکب این استقطره قطره جمع گردد، وانگهی دریا شود.

سخن آخر؛
همانطور که دیدید، اثر مرکب به شما میگوید برفی را که از نوک قله به پایین هل میدهید، وقتی به پایین کوه برسد، یک توپ عظیم برفی خواهد شد.

پس مراقب کارهای کوچک و به ظاهر بی اهمیتی که در طول روزها و هفته ها انجام میدهید باشید؛ همیشه با خودتان فکر کنید آیا این کار کوچک، تاثیر مثبت در آینده ام خواهد داشت یا منفی؟

منبع:  https://sookhtejet.com

  • saina keyvani